روایت سرلشکر صفوی از عملیات بدر
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۳۲۷۳۷
ما در عملیات بدر به اهداف اصلی و برنامهریزیشده نرسیدیم، ولی تصرف دوباره مناطق اطراف رودخانه دجله و قطع جاده استراتژیک بصره-العماره، یک شکست بزرگ برای رژیم صدام بود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو سرلشکر پاسدار سید رحیم صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود به روایت اتفاقات و اقدامات و همچنین مقاومت رزمندگان اسلام در نبرد «بدر» پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«با توجه به اینکه عملیات آبی-خاکی بود، قرارگاه نجف که مبدأ عملیاتش منطقه شط علی در ایران بود که وصل میشد به هور، نیروهایش را برای رسیدن به منطقه ترابه و البیضه، ۲۴ ساعت قبل از عملیات آزاد کرد.نیروهای خطشکن بدون اینکه موتور قایقهایشان را روشن کنند، آرامآرام جلو رفتند، چون اگر صدای موتور قایقها شنیده میشد، عراقیها هوشیار و وارد عملیات میشدند.
نیروهای قرارگاه کربلا هم چند ساعت قبل از عملیات حرکت کردند. هدف این بود که ما با غافلگیری دشمن و عبور از دجله، از منطقه العزیر تا منطقه جنوب همایون، جاده اصلی بصره-العماره را قطع کنیم و پلهای روی رودخانه دجله را منفجر کنیم که دشمن نتواند از غرب دجله به شرق آن بیاید. بعد هم اگر توانستیم در غرب دجله، جاده را حفظ کنیم و اگر نتوانستیم، نیروهایمان بیایند شرق رودخانه دجله و در آنجا پدافند کنند.
عراق در این جا (منطقه هور) در حد دو لشکر نیرو داشت ولی تا پایان عملیات یعنی تا ۲۶ اسفندماه ۱۳۶۲ حدود شصت هزار نیرو به این منطقه گسیل کرد؛ یعنی تمام ارتش عراق برای بازپسگیری این منطقه حساس و استراتژیک آمدند.در این عملیات، سپاه پاسداران با ۶۷ گردان رزمی و نیروی زمینی ارتش با ۳۲ گردان رزمی شرکت کردند و قهرمانانه و فداکارانه جنگیدند و شرق دجله را تصرف کردند.
حتی لشکر خطشکن ۳۱ عاشورا به فرماندهی مهدی باکری از دجله عبور کرد و خودش را به غرب رودخانه رساند و جاده بصره-العماره را تصرف کرد و بهطرف شهر القرنه رفت و حدود هفتاد درصد از اهدافش را تأمین کرد. از روز بیست و پنجم (اسفند) وضع خیلی بدتر شد. خط اول ما در قسمت قرارگاه نجف شکسته شد و ما تلاش کردیم که خط دوم پدافندی را شکل بدهیم ولی بولدوزر و لودری وجود نداشت که خاکریز بزند. چون توپخانهها را در جزیره مجنون شمالی و جنوبی مستقر کرده بودیم.
پشتیبانی ما در محدوده قرارگاه کربلا خوب بود ولی در محدوده عملیاتی قرارگاه نجف، به دلیل فاصله زیاد، پشتیبانی آتشمان ضعیف بود. لشکرها و تیپهای ارتش و رزمندگان سپاهی و بسیجی و جهاد سازندگی و هوانیروز نشان دادند که توانایی و قدرت عبور از حدود سی کیلومتر باتلاق هور العظیم و عبور از موانع و استحکامات و مواضع ارتش عراق را دارند.
ما در عملیات بدر به اهداف اصلی و برنامهریزیشده نرسیدیم، ولی تصرف دوباره مناطق اطراف رودخانه دجله و قطع جاده استراتژیک بصره-العماره، یک شکست بزرگ برای رژیم صدام بود. چنانکه بعدازاین پیروزی ایران و شکست صدام، حسنی مبارک رئیسجمهور مصر و ملک حسین پادشاه اردن، ۲۷ اسفندماه به عراق رفتند و چهار ساعت با صدام حسین درباره مسائل جنگ عراق و ایران مذاکره کردند.
عوامل مؤثر بر ناکامی در عملیات بدر
فاصله زیاد ساحل ما در کنار هور تا منطقه شرق دجله، خودش یک نقطهضعف بود. نیروهای ما باید از مسافتی در حدود سی کیلومتر در منطقه هور که آبگرفتگی و باتلاقی بود، با قایق عبور میکردند و در خشکی پیاده میشدند؛ در منطقهای که ضعف پشتیبانی توپخانهای، هوایی و هلیکوپتری داشتیم.
طبق طرح مصوب آقای هاشمی، باید دو تیپ رزمنده سپاهی و بسیجی با هلیکوپتر به غرب رودخانه دجله میرفتند و روی جاده بصره-بغداد پیاده میشدند که این اقدام اساسی انجام نشد. در عین حال دشمن هوشیاری به خرج داده و نیروهای اصلیاش را در خط اول نگذاشته بود. بیشتر نیروهای خط اول، نیروهای مردمی و جیش الشعبی عراق بودند.
ارتش بعث نیروهای اصلیاش را برای پاتک گذاشته بود و از روز ششم یعنی از بیست و پنجم اسفندماه حدود ۶۰ هزار نیرو را در قالب یازده یگان، برای پاتک به این منطقه آورد. ارتش عراق هم خود منطقه عملیات و هم عقبههای یگانهای ما را روزانه تا ۲۵۰ سورتی بمباران شیمیایی میکرد.
در عملیات بدر، دلایل اصلی ناکامی سپاه و ارتش از نظر نظامی عبارت بودند از: نداشتن عقبه مناسب، نبود جادههای مواصلاتی و پلهای متعدد برای ترابری نیرو و تجهیزات ازجمله بولدوزر، تانک و نفربر، ضعف در آتش پشتیبانی توپخانه، استفاده ناکافی از توانمندیهای نیروی هوایی و هوانیروز، کمبود قایق و نیروهای رزمنده و در یک جمله، بسیج نشدن توانمندیهای لازم برای نبرد ملی با دشمنی که تا حدی هوشیار بود.
عقبنشینی
زمانی که تصمیم گرفتند همه نیروها را از منطقه تخلیه کنند، ما حاضر نبودیم عقب برویم. نه من حاضر بودم و نه صیاد شیرازی. ما با هم بودیم که جمعی از رزمندگان و فرماندهان وقتی اصرارمان را برای ماندن دیدند، دست و پای بنده و صیاد را گرفتند و به زور ما را انداختند توی قایق.
روایت سردار مهدی شیرانی نژاد؛ مسئول مخابرات قرارگاه ظفر
حدود ساعت ۶ صبح، (۲۵ اسفند) دشمن پاتکش را شروع کرد و شدت نبرد یکطرفه شد. از شش صبح، هواپیماهای دشمن بمباران وسیع منطقه را شروع کردند؛ انواع هواپیماها از پی. سی ۷ که هواپیمای تک موتوره ملخی بود تا جنگندههای نیروی هوایی ارتش عراق و هواپیماهای ایلیوشین و هواپیماهایی که خیلی بزرگ بودند؛ این هواپیماها به منطقه میآمدند تا حداقل رعب و وحشت ایجاد کنند.
هلیکوپترهای ارتش عراق هم در خط فعال بودند. در خطوط، هلیکوپترها و «پی. سی ۷»ها عمل میکردند و عقبهها را جنگندهها و هواپیماهای بمبافکن بمباران میکردند. همزمان با آتش توپخانه و خمپارهاندازها، تانکهای دشمن شروع به حرکت به سمت مواضع ما کردند، اما حرکت آنها کند و مقطعی بود. علتش هم این بود که در مواضع ما هنوز نفراتی باقی بودند و دفاع میکردند.
حدود ساعت ۱۰ صبح دیدیم آتش توپخانه دشمن دارد نزدیک میشود و وضعیت بهتدریج سخت میشود. شلیک مستقیم تانکهای دشمن هم در حال نزدیک شدن بود و نشان میداد تانکها هدف را پیداکردهاند؛ یعنی تانکها از خاکریزهای خط مقدم عبور کردند و خط شکسته شد.
همانجا مستقر بودیم که دشمن هجوم آورد و کمکم کار بهجای باریک کشیده شد و عقبنشینی شروع شد. صیاد اجازه نمیداد عقبنشینی کنیم. میگفت: قرارگاه را باید نگهداریم. وضعیت طوری شد که گلوله تانکهای عراقی آنتنهای ما را هدف قرار میدادند. آقا رحیم کنارمان بود.
آقای غلامپور خیلی ناراحت و متأثر بود. بههرحال ایشان خیلی سختی کشیده بود. آقای صفوی ایشان را دلداری میداد. آقا رحیم قبول نمیکرد از منطقه خارج شود تا اینکه برخی از فرماندهان و رزمندگان حاضر در منطقه با توسل بهزور ایشان را از منطقه خارج کردند.
روایت سرلشکر رحیم صفوی
همان شب (۲۶ اسفند) تمام نیروها و مجروحان از جزیره مجنون شمالی تخلیه شدند. فردای آنهم 19 فروند هواپیمای عراقی برای بمباران آمدند که اگر این نیروها توی منطقه بودند، قطعاً عده زیادی از آنها به شهادت میرسیدند. بههرحال ما در شرق دجله، با رشادت و شجاعت و فداکاریهای رزمندگان اسلام، حدود یک هفته، مقاومت تاریخی را به نمایش گذاشتیم.
تأثیر روحیهبخش پیام امام
بههرحال ما به جزیره برگشتیم و من تا دو سه روز اول بهشدت از این وضع متأثر بودم، طوری که نمیتوانستم غذا بخورم و نه خواب داشتم. حالم ازنظر روحی خیلی بد بود تا اینکه حضرت امام پیام دادند.
در این عملیات، امام پیام دادند و پیام ایشان را تلفنی برای ما خواندند. حضرت امام فرموده بودند که شما چرا ناراحتید؟ حضرت علی (ع) هم در بعضی از جنگها ناموفق بودند و شکست خوردند. بروید و خودتان را برای عملیات بعدی آماده کنید.
این پیام را که شنیدیم، آرامش پیدا کردیم؛ مثل آبی که روی آتش ریخته باشند. من پیام امام را که شنیدم دوش گرفتم و لباسهایم را عوض کردم و رفتم که برای عملیات فاو آماده شوم. این پیام واقعاً روحیه ما را عوض کرد. نهتنها روحیه ما که روحیه فرماندهان، بسیجیها، پاسدارها و نیروهای عزیز ارتش و جهاد سازندگی را هم عوض کرد.
منبع:
اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از شرق بصره تا مهران: روایت سید یحیی (رحیم) صفوی (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۲۱۲، ۲۱۴، ۲۱۶، ۲۱۷، ۲۱۸، ۲۱۹، ۲۲۰
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: عملیات بدر رودخانه دجله بصره العماره ارتش عراق تانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۳۲۷۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماههاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش میکند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمیدارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه میدهد و به نظر نمیرسد جنگ به این زودیها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهرهبرداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.
از طرفی هم خشم ملتها که به شیوههای مختلف ابراز شد توسط دولتهای غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطهنظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.
از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتشبس غزه ارائه میکند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسلکشی است، چیزی که آمریکاییها با آن مخالفت نمیکنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.
امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم میکند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل میشود.
علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکانپذیر است. دولت آمریکا میخواهد در ماههای باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راهاندازی کند و بایدن را بهعنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.
بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت میشود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل میشود، کمکها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفتوگو با طرف انگلیسی است.
دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماسهایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گامهای عملی رسید؛
اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقیمانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راهاندازی و جمعآوری کمکها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.
دوم: واگذاری آمادهسازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).
سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمکها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر میرسد که توافق یکپارچهای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرفهای دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.
تدارکات دشمن در زمین
در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابانهای ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاحالدین) میگذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلیها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیونهای بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچهای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکافها را که افراد میتوانند با استفاده از آنها به دور از ایستهای بازرسی تردد کنند، ببندد.
از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آمادهسازی زیرساختها برای ایجاد ایستهای بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودیهای اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته میشود و به اندازهای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمیدهد، سپس افراد عابر از دروازههای آهنی عبور میکنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمیدهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامههای ویژه که حاوی دادههای فلسطینیها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.
در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محلههای شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرکهای صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامههای کمکرسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راهاندازی مجدد سریع آن بود.
کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری
پس از اینکه قبرس به تاییدیههای اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسیها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی میخواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل میشود و امکان رفع محاصره را فراهم میکند.
بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسیها که در سالهای اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلیها و درخواستهای نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاشهای طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرتها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، بهویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکهای از بازرگانان، بزرگترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری میکند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمانیافته» در بخش ترکیهای جزیره نیز به او کمک شایانی میکند.
در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسیها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکاییها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمانها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت میشود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان میرسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتیهای حامل کمکهای انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم میکند. تامین هزینههای لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکاییها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام